تا کی دل من چشم به در داشته باشد ؟
ای کاش کسی از تو خبر داشته باشد
آن باد که آغشته به بوی نفس توست
از کوچه ما کاش گذر داشته باشد . . .
اگر نسیمی شانه هایت را نوازش کرد
بدان آن هوای دل من است که به یادت می وزد . . .
دوری از این دیده ، اما باز یادت میکنم
حرمت این آشنایی فرش راهت میکنم
در فراقت ، غم حصار خنده هایم را شکست
باز هم از انتهای دل صدایت میکنم . . .
دیشب که باران آمد، میخواستم سراغت را بگیرم اما خوب میدانستم
باز هم که پیدایت کنم، باز زیر چتر دیگرانی
فروغ ساحل شب های من باش / طلوع طالع فردای من باش /
در این فصل خزان زندگانی / امید این دل تنهای من باش
زندگی یک اثر هنریست ، نه یک مسئله ی ریاضی
بهش فکر نکن ، ازش لذت ببر
چشم مستی که تو داری به خدا زنجیر است
هر که پا بند تو شد ، تا به قیامت گیر است . . .
به تو سوگند ، به راز گل سرخ و به پروانه که در عشق فنا می گردد
زندگی زیبا نیست ، آنچه زیباست تویی تو که آغاز منو لحظه ی پایان منی
هر لحظه بهانه ی تو را میگیرم / هر ثانیه با نبودنت درگیرم
حتی تو اگر به خاطرم تب نکنی / من یک طرفه برای تو میمیرم . . .